زندانی بودن پدر عروس مانع از اجرای سنت حسنه«دعای خیر» پدر برای دخترش نشد و عروس و داماد مشگینشهری، بخشی از مراسم عقد خود را در زندان این شهرستان برگزار کردند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی اداره کل زندانهای استان اردبیل، صبح امروز با اتفاقی خوب در زندان مشگینشهر شروع شد. چشمانی پر از اشک شوق، لبهایی پر از خنده، آغوشی به گرمای محبت پدرانه و دلهایی سرشار از شوق زندگی، آری امروز غم و شادی را میشد در یک قاب تماشا کرد!
یکی از رسمهای دیرینه در مراسمات عروسی، دعای خیر پدر برای دخترش است. زمانی که مراسم عقد تمام میشود و خانواده داماد با شادی و هلهله قصد بردن عروس را به خانه بخت دارند، پدر عروس دعایی بدرقه راه دخترش میکند: دخترم الهی سفید بخت بشی، الهی همیشه لبخند به لب داشته باشی، الهی اولاد صالح نصیبتان بشه، الهی....
اما امروز در مراسم عقد خبری از پدر عروس نبود. اندوهی عمیق را میشد در چهره عروس و اطرافیانش دید. خانواده داماد خود را برای بردن عروس مهیا میکردند، عروس و داماد دست در دست هم از جایگاه بلند شدند، گویا از قبل تصمیمشان را گرفته بودند. عروس خواست برای شنیدن دعای پدر به زندان برود. مسوولین زندان مشگین شهر از این تصمیم استقبال کردند و فضا را برای ورود عروس و داماد مهیا ساختند.
پدر وارد سالن شد تا از پشت میلههای سرد زندان ثمره یک عمر زندگی خود را در آغوش بگیرد و برای شروع زندگی جدید دخترش دعای خیر بخواند، چهره متبسم پدر تمام اندوه درونی اش را پوشانده بود. بی شک اندوهی بخاطر پشیمانی از گذشته!
لبخند اعضای خانواده با اشک چشمانشان پیوند خورده بود، شادی و اندوه را میشد همزمان دید. پدر با صدایی آرام شروع کرد: دخترم الهی سفید بخت بشی! الهی....
پایان خبر/
نظر شما