حضرت ابوالفضل شفاعت می کند

در حسینیه اندرزگاه قزلحصار بود که دو خبر را باهم شنید، خبر فوت مادرش و خبر آمدن خواستگار برای دخترانش... دلش شکست، موهایش سفید شده بود، دستش خالی... چه طور باید دخترانش را راهی خانه بخت می کرد؟ از اعماق وجودش امام حسین(ع) و برادرش حضرت عباس را صدا کرد و های های گریه! در کمال ناباوری با مرخصی اش موافقت شد و بعد...

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha